An Iranian Lesbian

An Iranian Lesbian
an iranian lesbian

۱۳۹۳ خرداد ۲۱, چهارشنبه

سلام

  من باید چندتا موضوع رو روشن کنم. اول از همه من دانشجو و معلم هستم و وقت ندارم هی پای نت بشینم... پس لطفا شاکی نشین.

  دوم، منم مثه همه‌ی انسان‌های دیگه از توهین بدم میاد. اگه حرفی دارین درست و به جا بگین. مثلا این یعنی چی:

توی استان های ترک نشین زیاد از فرزند دختر قدیما خوششون نمیومد اسم بعضی دخترا قیزبس بود. به معنی دختر بس.
من که تا به زنها از لز حرف میزنم حسابی عصبی میشن و اگر طرف رو بشناسن میخوان تکه پارش بکنن.
یکیشون ترک بود بدجوری هم دست بزن داشت بهش گفتم اسم دخترتو بزار لزبس

  و در آخر، چرا بعضیا فکر می کنن بعضی از دولت‌ها اینقدر بی‌کار و خاله زنک هستن که کل مملک رو ول کنن تا جوونای جهان سومی رو منحرف کنن؟ چرا همه چیزو به صهیونیست مربوط می‌کنن؟ و باید بگم آمریکا نیست که آلت دست اسرائیله، بلکه اسرائیل هست که از آمریکا حساب می‌بره. مقام رسمی‌ای این حرفو نزده اما معلومه. دولت اسرائیل از خداشه با ایران وارد جنگ شه اما می‌دونه که آمریکا تاییدش نمی‌کنه... با یه کم تعقل به این نتیجه می‌شه رسید.

  + من یه مدت نمی‌تونم وارد مسنجر شم به دلایل امنیتی. وقتی اوضاعم مشخص شد می‌گم.

  ++ آقای میلاد، با وجود احترامی که در وهله‌ی اول براتون قائل بودم دوباره منو به این نتیجه رسوندین که تفکر شما بیماره. عذرخواهی می‌کنم، این نظر منه. نمی‌دونم شما با چند نفر ساکن آمریکا در ارتباط هستین، اما من با انسان‌های آمریکایی و بریتانیایی زیادی گفت و گو داشتم و همه از تفکر مریض ایرانی‌ها نسبت به همجنسگرایی وحشت می‌کردن.

  همجنسگرایی بیماری نیست. می‌دونین چی بیماریه؟ همجنسگرا ستیزی. این بیماریه که اگه یه لزبین رو بشناسن بخوان تیکه پارش کنن. یه انسان به چه حق به خودش اجازه می‌ده که تصمیم بگیره یه انسان دیگه رو از زندگی ساقط کنه؟ به چه حق به خودش اجازه می‌ده که از کسی که نسبت بهش شناختی نداره متنفر باشه؟

  توهین کردن بیماریه... من به عنوان همجنسگرا چه ضرری برای جامعه دارم؟( اگه سودی نداشته باشم) اون وقت شما طرف کسایی رو می‌گرین که با کلاه شرعی دزدی می‌کنن. این برای جامعه ضرر داره، نه ماها.

  متوجه شدم که شما از فمنیسم هم بدتون میاد. هرچند این به وبلاگ من مربوط نمی‌شه، اما بدترین نوع بیماری اینه که نصف جمعیت رو به جرم زن بودنشون از کاری که می‌خوان انجام بدن محروم کنن. به نصف جمعیت بگن بشین تو خونه چون که تو از مرد کمتری.

  در آخر هم درباره ازدواج، این که گفتین بعضی دخترا زود بالغ می‌شن و می‌خوان ازدواج کنن. بلوغ جسمی به هیچ وجه من الوجوه بلوغ فکری به حساب نمی‌آد. کسی که می‌خواد ازدواج کنه باید فکر کامل داشته باشه. دختر از وقتی بالغ می‌شه تا چندین و چند سال بعدش که کاملا یه خانم به حساب میاد صد بار راه و روش عوض می‌کنه. این ازدواج، به نظر من، نه تنها خوشبختی به ارمغان نمی‌آره بلکه در بیشتر مواقع زن و مرد رو اذیت می‌کنه. 

۱۳۹۳ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

بچه‌های این دوره زمونه

  سلام

  چرا ملت اینقدر زود ناراحت می‌شن؟ یه لحظه جوابشونو ندی فکر می‌کنن قهر ;ردی:دی

  عیب نداره. منم گاهی وقتا قاطی می‌کنم و نتایج غیر منطقی می‌گیرم. این چند روز لپ تاپم خراب بود و نتونستم بیام... ولی چقدر ویو از وبلاگم زیاد شده این چند روز که نبودم. کاش کلا ول می‌کردم وبلاگو اگه این جوریه!

  می‌خواستم از کیارش عزیز هم تشکر کنم برای نظرات امیدوار کننده‌اش! خوب، فکر کنم معلومه که خیلی خوشحالم! راستش من از وقتی دانشجو شدم برای این که دستم تو جیب خودم باشه، هر چند هنوزم نظری به جیب پدرم دارم، توی کانون زبان درس می‌دم.

  با دانش آموزام زیاد حرف می‌زنم تا راه بیوفتن. سر کلاس یهو بحث رفت سر همجنسگرایی و من واقعا گل از گلم شکفت(!) که دیدم این دخترای چهارده پونزده ساله چقدر ذهنشون نسبت به همجنسگرایی بازه! حتی یکی از دخترای چادری کلاس هم نظرش مساعد بود. البته زود بحثو جمع و جور کردم، چون شغلمو دوست دارم و دیوار موش داره و موشم گوش... بله!

  ولی اصلا خستگی دانشگاه و درس و درس دادن از تنم رفت بیرون. خیلی امیدوار شدم. تا پنج شیش سال دیگه اینا هم حضور فعالی تو جامعه به هم می‌زنن و ممکنه اوضاع به کل تغییر کنه...