An Iranian Lesbian

An Iranian Lesbian
an iranian lesbian

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۶, سه‌شنبه

سال نو مبارک

  سلام

  خوب، خیلی وقت بود که چیزی ننوشته بودم، با تاخیر دو ماهه سال نو رو دارم تبریک می‌گم! تو 13 روز عید که به اینترنت دسترسی نداشتم، بعدشم خیلی درسا سنگین شد. راستش امروز هم واقعا نمی‌خواستم بنویسم اما... تو دانشگاه یکی از دوستام بهم یه خبر بدی داد.

  این دوست من درواقع دوست مشترک من و اون دختریه که دوستش دارم. و امروز بهم خبر رسید که نامزد کرده و قراره به زودی ازدواج کنه. 
  
  همیشه احتمالش رو می‌دادم که دوست پسر داشته باشه. تقریبا مطمئن بودم اما فقط تقریبا. حالا که مطمئن شدم، واقعا حس خیلی بدی دارم. شکستم. به معنای واقعی کلمه شکستم. کمرم خورد شد. با خودم فکر می‌کردم من با خوشحالی اون خوشحالم، الآن هم واقعا خوشحالم که داره به قول معروف سر و سامون می‌گیره، اما این که بدونی دیگه به هیچ وجه من الوجوه امکان نداره که مال تو بشه خیلی... وحشتناکه.

  گریه کردم. تو زندگیم مشکلات خیلی سختی رو پشت سر گذاشتم اما اشکم رو خوردم. ولی این دفعه فرق داشت. انگار تمام مشکلاتم پشت یه سد جمع شده بودن و با شنیدن خبر ازدواج اون، سد هم شکست و همه چیز رو با خودش برد. تمام امیدواری‌هام... تمام لبخندهای بی دلیلم و تمام انگیزه‌ام برای بهترین شدن. دلم می‌خواست بهترین باشم تا موقع دیگه‌ای که همدیگه رو می‌بینیم بتونم اظهار وجود کنم.

  الآن هم سرم درد می‌کنه! خواستم سال نو رو تبریک بگم مثلا!

  باری به هر جهت! سال نوتون مبارک، امیدوارم امسال بتونیم با هم دیگه قدم‌هایی رو در راستای بهبودی وضع دگرباشان جنسی ایران بر داریم. برای همه آرزوی موفقیت می‌کنم. بعد از این که رفتم خوابگاه فال حافظ گرفتم. دقیقا داره حال و هوای منو می‌گه، غزل قشنگیه، می‌نویسمش:

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم؟
تا به کی در غم تو ناله‌ی شبگیر کنم؟

دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم

آنچه در مدت هجر تو کشیدم، سهیات
در یکی نامه محال است که تحریر کنم

با سر زلف تو مجموع پریشانی خود
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم؟

آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم

گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد
دل و دین را همه دربازم و توفیر کنم

دور شو از برم، ای واعظ بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم

نیست امید صلاحی ز فساد حافظ
چونکه تقدیر این است چه تدبیر کنم؟

+ با تشکر از میکی عزیز برای نظرات دگرم کنندش...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر